مسکن حداقلی: 🏠 The Minimum Dwelling
دههی ۱۹۲۰ اروپا، دورانی بود میان دو جنگ جهانی؛ شهرها از مهاجرت و فقر و کمبود مسکن رنج میبردند. در همین بستر، ایدهی “The Minimum Dwelling” یا مسکن حداقلی متولد شد — مفهومی که بهدنبال بازتعریف رابطهی انسان، فضا و نیاز واقعی او به زیستن بود.
The Minimum Dwelling به این معناست که خانه باید بهاندازهی نیاز واقعی انسان، و نه بیش از آن طراحی شود.
این مفهوم از ترکیب عملکردگرایی مدرن و عدالت اجتماعی زاده شد:
معماران میخواستند خانههایی بسازند که هم اقتصادی باشند، هم راحت، هم انسانی.

ریشه تاریخی
- ارنست مای (Ernst May) در پروژهی بزرگ Das Neue Frankfurt در آلمان (1925–1930) نخستین مجموعههای مسکونی حداقلی را طراحی کرد.
- الکساندر کلاین (Alexander Klein) با تحلیل حرکت انسان در خانه، استانداردهای فضاهای بهینه را تدوین کرد.
- و سرانجام کارل تایگه (Karel Teige)، نظریهپرداز چک، در کتاب The Minimum Dwelling (1932) بُعد فلسفی و اجتماعی این جنبش را شرح داد.
🔹 تأثیرات در معماری معاصر
- پیدایش Housing Blocks و Micro Apartments در شهرهای بزرگ.
- الهام از ایدهی “less is more” در جنبش مینیمالیسم.
- طرحهای اجتماعی مانند Bauhaus Housing، Le Corbusier’s Unite d’Habitation و Japanese Capsule Hotels.



🔹 اصول طراحی در “حداقل مسکن”
| اصل | توضیح |
|---|---|
| کاربردگرایی (Functionalism) | هر سانتیمتر فضا باید کارکرد مشخصی داشته باشد. |
| استانداردسازی (Standardization) | استفاده از ماژولهای تکرارشونده برای ساخت سریع و ارزان. |
| نور و تهویه طبیعی | حداکثر نورگیری، حداقل وابستگی به انرژی مصنوعی. |
| اقتصاد در متریال | مصالح ساده، بادوام و ارزان مثل بتن، آجر یا فولاد سبک. |
| کیفیت جمعی زندگی | ایجاد فضاهای اشتراکی مانند آشپزخانهها یا باغهای عمومی. |


